کریستوفر فروم، سلطان بلامنازع جادهها!
در دوران کنونی انتظار این میرفت که دیگر از اَبرقهرمانان ورزشی که با قدرت و بیرقیب، همهی عناوین را تصاحب کنند خبری نباشد و با توجه به فراگیریِ دانش و تکنولوژی ورزش، دیگر به سیاق گذشتهها شاهد یکهتازی عدهای معدود نباشیم. در دهههای گذشته ورزشکارانی ظهور میکردند که به دلیل استعداد، توان برتر، تلاش بیشتر و همچنین فضای مناسب، در سطحی متفاوت از رقیبانشان قدرت برتر خود را به رخ میکشیدند و با خلق رکوردهای افسانهای، به اسطورههای ورزش دنیا بدل میشدند. در دورههایی که رقابتهای ورزشی واقعیتر، و از ترفندها و حقههای امروزی برکنار بود، ورزشکاران بزرگ با قدرت طبیعی و نه اکتسابی و غیر واقعی، قلههای رفیع ورزش را به تسخیر درمیآوردند. اما با گذشت زمان که ورزش جنبهی علمی بیشتری پیدا کرد و دانش، تکنیک، و امکانات در دسترس همگان قرار گرفت، انتظار میرفت تقسیم قدرت بیشتری صورت بگیرد و قهرمانیها از انحصار عدهای نابغه خارج شود. اما با گذشت زمان و سپری شدن دو دهه از هزارهی جدید و تلاشهای بسیار در جهت همسانسازیِ امکانات ورزشی در مناطق مختلف جهان، هنوز هم شاهد ظهور ورزشکاران عجیبالخلقهای هستیم که با دستاوردهای شگفتشان ما را متحیر میکنند.
زمانی “مارک اسپیتز” و “مت بیوندی” در شنا اسطورههای شکستناپذیری بودند، و در مسابقات جهانی و المپیکها چشمها را خیره میکردند، اما در آغاز هزاره جدید هیولایی به نام “مایکل فِلپس” با آتشبازی اعجابانگیزش آنها را به اعماق بایگانی تاریخ فرستاد و خود تاج پادشاهیِ شنا را بر سر گذاشت. در آغاز دهه نود اعجوبهای به نام “کارل لوئیس” به عنوان یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ ورزش، در دوهای صد و دویست متر و پرش طول حاکم مطلق بود، اما او هم پس از دو دهه زیر سایه غولی “آمده از اعماق تاریخ” چون “یوسین بولت” قرار گرفت. “پیت سامپراس” تنیسور یونانیالاصل آمریکا در زمانی نه چندان دور حاکم بلامنازع زمینهای تنیس بود و با چهارده قهرمانی در گراند اسلمها برای ابد دستنایافتنی مینمود، اما در دهه بعد، با یورش بیرحمانهی زیبارویانی مانند “راجر فدرو” و “رافائل نادال” تخت پادشاهیاش درهم شکست. اما بزرگترین ساختارشکنی و بتشکنی در فوتبال اتفاق افتاد، در ورزشی که به نظر میرسید پله، مارادونا، دیاستفانو، کرایف و پلاتینی تا ابد از گزند تهدید هر رقیبی مصون بمانند و مطلقالعنانی آنها برای همیشه استمرار داشته باشد، در ده سال اخیر دو جوانک ظریف و نازپروده، به نامهای “لیونل مسی” و “کریستیانو رونالدو” با اعمال فرابشری خود، بیرحمانه بر جایگاه آنان تاختند و به سان یک سونامی سهمگین، کاخ سلطنت آنها را به نابودی کشاندند، و با عبور از مرزهای تقدس آنها، از تمثالهای مهذّب آنها “اسطورهپیرایی” کردند.
اما هدف این نوشتار ماجرای دیگری است، صدو چهارمین دورهی مسابقات معظم “تور دو فرانس”؛ معتبرترین مسابقات دوچرخهسواری به پایان رسید و “کریستوفر فروم” انگلیسی برای چهارمین مرتبه به قهرمانی رسید، چهارمین قهرمانی فروم در پنج سال گذشته، آنهم در میان مدعیان پرشمارِ این رشته از کشورهای مختلف، عجیب مینماید. حتی یک بار قهرمانی در چنین تورنمنت طاقتفرسایی، کار شاقّی است، چه رسد به چهار قهرمانی! و اگر اوجگیریِ “وینچنزو نیبالی” ایتالیایی در سال ۲۰۱۴ نبود، فروم میتوانست امسال با پنجمین قهرمانیاش، به اسطورههای پنج ستارهی این رقابتها مانند “ژاک آنکتیل”، “ادی مرکس”، “برنارد هینو” و “میگوئل ایندوراین” بپیوندد. فروم با عملکردی درخشان و قدرت و استمرار تحسینبرانگیزش، از همان آغاز برتری خود را به حریفان دیکته کرد، و سوای دو مرحله که صدرنشینی را به “فابیو آرو” ایتالیایی واگذار کرد، با استقامتی ستودنی، خود را به عنوان یکی از شمایلهای بزرگ ورزش جهان معرفی کرد و حتی این پتانسیل را دارد که در دورههای آینده، با قهرمانیهای دیگرش، بر جایگاه بزرگترین ستاره تاریخ تور دو فرانس تکیه بزند. چنین برتری شگفتانگیزی، آنهم در رشتهای که بیش از هر رشته دیگری با فناوری و تکنولوژیهای جدید و دانش آیرودینامیک عجین شده و محل رقابت ورزشکاران بزرگ، مجهز و باانگیزه است، بسیار عجیب و قابل تحسین است.
اما از ویژگیهای شایان توجه تور دو فرانس در سالهای اخیر میتوان به برتری ورزشکارانی با فرهنگ ساکسونی از انگلستان، آمریکا و استرالیا، به محاق رفتن قدرتهای سنتیٍ لاتین نظیر ایتالیا و اسپانیا و حسرت ادامهدار فرانسویهای میزبان اشاره کرد. فرانسویها هر دوره، حریصتر و باانگیزهتر از دورههای قبل و با تمهیدات و شکوه خاصی این مسابقات را با شایستگی میزبانی میکنند، اما هر چه بیشتر برای قهرمانی تقلا میکنند، بیشتر از آن دور میشوند و به جز صدرنشینی در چند مرحله، نصیبی از خوان پرنعمتی که تدارک میبینند، نمیبرند. آنها بعد از آخرین قهرمانی “برنارد هینو” در سال ۱۹۸۵، تا کنون و به مدت ۳۲ سال در حسرت قهرمانی نشستهاند و هر سال سخاوتمندانه و با تشریفات فراوان، جام سروری را به بیگانگان هدیه میکنند، این در حالی است که آنها با ۳۶ قهرمانی رکورد دار هستند. به هرحال دیدن رقابت مهیج دوچرخهسواران بزرگ، در کنار مناظر دلفریب، مجال یک لذت جادویی را به ما هدیه کرد. تماشای اوج رقابتهای ورزشی، همیشه زیبا، هیجانانگیز و مسحورکننده است و رویکرد تازهی تلویزیون ما در پوشش مسابقات ورزشی که در گذشته معمول نبود، فرصت مغتنمی است برای تجربهی لذتهای بزرگ.