رهایی از میانههای جدول آسیایی عزمی شبیه آنچه که برای مردان اجرا شد میخواهد
فرهنگستان فوتبال ـ چند سال پیش وقتی محمدرضا داورزنی ریاست فدراسیون والیبال را بر عهده گرفت، حرف از اهدافی زد که آن روزها برای خیلیها خندهدار به نظر آمد. وقتی گفت تیم ملی والیبال ایران را به جایگاه نخست در آسیا میرسانیم و طلای بازیهای آسیایی را میگیریم خیلیها خندیدند و گفتند مگر میشود این رقبای آسیایی را به راحتی شکست داد؟ مدت زیادی نگذشت تا آن اهداف عملی شدند. اما داورزنی به همین قرار بسنده نکرد. او حرف از قدرتنمایی در میادین جهانی زد و گفت این تیم باید به المپیک برود. بازهم خندیدند اما این هدف هم اجرایی شد و حالا این فدراسیون سکوی المپیک را هم در آینده پیش روی خود دارد. در تمام این هدفچینیها اما آیا هیچوقت نامی از والیبال زنان ایران آورده شد؟ تیم ملی والیبال زنان ایران در نوزدهمین دوره مسابقات والیبال قهرمانی آسیا در فیلیپین نهم شد تا یک پله سقوط را تجربه کند. اگرچه این تیم در گروه مقدماتی بدشانسی آورد، ولی اگر در گروه ساده تری هم قرار میگرفت در نهایت میتوانست نتیجه دورههای قبل یعنی هشتمی و نهایتاً هفتمی را تکرار کند. ولی آیا پتانسیل والیبال زنان ایران همین اندازه است؟ درجازدن در نیمه جدول آسیایی؟!
رتبهای حوالی همان جایگاه همیشگی
تیم ملی والیبال زنان ایران در گروه مقدماتی این مسابقات با چین تایپه، تایلند و مالدیو همگروه شد. اگر مالدیو را فاکتور بگیریم دو تیم دیگر رقبای سختی بودند. تیمهایی که در دورههای گذشته همیشه در مرحله دوم مسابقات مقابل ایران قرار میگرفتند امسال با قرارگرفتن در گروه مقدماتی در همان ابتدا شانس صعود را کم کردند. تایلندی که تا پای فینال هم رفت و با نتیجهای نزدیک به ژاپن باخت تا نایب قهرمان شود و از طرف دیگر چین تایپهای که ششم شد. البته پیش از اعزام، ملیپوشان امید زیادی داشتند تا بتوانند تایپه را شکست دهند. تیمی که به نوعی گربه سیاه والیبال بانوان ایران هم محسوب میشود، رقیب غیر قابل شکستی هم نبود و حتی در بازی نخست این رقابتها توانستند یک ست از تایپه بگیرند. ولی این پیروزی تنها در همین یک ست محدود شد تا آغاز رقابتها برای بازیکنان با اتفاقی تلخ همراه شود. چرا که پس از شکست مقابل تایپه، تقریباً پیروزی مقابل تایلند را غیرممکن میدانستند و به نوعی باور کردند که نمیتوانند صعود کنند. همین اتفاق هم افتاد و تیم ایران با کسب تنها یک پیروزی مقابل مالدیو، سوم گروه شد تا از صعود به جمع ۸ تیم بالایی جدول بازماند. نتیجه، شوک بزرگی به ملیپوشان وارد کرد. تا حدی که در مرحله دوم مسابقات و در مصاف با استرالیا با نتیجه سه بر یک و در کمال ناباوری شکست خوردند. هرچند این تیم توانست با شکست هنگ کنگ و در مرحله شانس مجدد، مقابل استرالیا قرار بگیرد و باخت قبلی را جبران کند، اما میشد تشخیص داد که یک جای کار این تیم حسابی میلنگد.
نتیجهای که با مایدا هم کسب میشد
شاید لازم باشد برای بررسی دقیقتر وضعیت این تیم کمی عقبتر برویم. والیبال زنان سال جدید را با التهابات زیادی شروع کرد. از همان اول سال وضعیت ادامه حضور مایدا در تیم ملی با مشکل مواجه شده بود. گفته میشد از وضعیت فنی او راضی نیستند و میخواهند مربی جدیدی جایگزینش کنند. تصمیم بدی هم نبود، چرا که مایدا کاری که باید را برای والیبال زنان ایران کرده بود. در زمانی که باید به ایران آمده بود، انرژی، اعتماد به نفس و خودباوری لازم را به بازیکنان داده بود و نتیجهاش هم درخشش در مسابقات جام باشگاههای آسیا و رقابتهای AVCکاپ سال گذشته بود. بیش از این، بار فنی جدیدی نداشت که به دختران ایرانی اضافه کند و وقت این بود که یک مربی ششدانگ بالای سر این تیم قرار بگیرد. پروندهای که انگار کسی نمیخواست به آن رسیدگی کند. همه منتظر بودند تا هرچه زودتر تکلیف کادر فنی جدید روشن شود اما خبر جدیدی نمیرسید. در شرایطی که فریبا صادقی هم به عنوان نایبرییس جدید بانوان فدراسیون سرکار آمده بود، همه انتظار بیشتری داشتند؛ چرا که فکر میکردند یک بازیکن و مربی سابق، کسی که از جنس خود والیبال هست باید بیشتر و بهتر چالشها را بشناسد. گفته میشد قرار است مربیانی از نسل جدید همچون رحمان محمدیراد به عنوان مشاور فنی در کنار این تیم قرار بگیرد، ولی عملی نشد. فرصت کم بود و گروه ایران سخت. همین کافی بود تا مربیان میل چندانی برای پیوستن به این تیم نشان ندهند. برخی گزینهها هم مورد قبول فدراسیون قرار نمیگرفت. در نهایت اما کادر جدید اعلام شد؛ تلفیقی از جدیدیها و قدیمیها. اکرم قهرمانی و فرزانه خمسه به عنوان سرمربی و مربی و همچنین مصطفی شجاعی و فرهاد کاوه به عنوان مشاوران فنی تیم. تنها مریم فراتی، آنالیزوری که سال گذشته هم در کنار مایدا کار کرده بود، از کادر فنی سال گذشته در این تیم باقی ماند. اردو از ۲۷ خرداد آغاز شد. فرنوش شیخی، مدافع میانی و مهره مؤثر تیم ملی، که با کاوه رضایی ستاره استقلالیها ازدواج کرده بود، از حضور در تیم ملی انصراف داد تا تیم در همان ابتدا با یک شوک بزرگ روبهرو شود. اردوها برگزار شد و ۱۰ روزی هم بازیکنان به اردوی برونمرزی ویتنام اعزام شدند که البته از نظر برخی کارشناسان چون در آستانه اعزام بودند، این اردو بیش از حد اندازه پرفشار بود. چند روز قبل از سفر هم شبنم علیخانی با آسیبدیدگی مواجه شد تا بدشانسیهای تیم کامل شود. در نهایت این تیم نتیجهای گرفت که با مایدا هم میتوانست کسب کند؛ پس اصلاً علت تغییر کادر فنی چه بود؟
۱۵سال اخیر، والیبال زنان راکد بوده است؟
تیم ملی والیبال زنان ایران اولینبار سال ۲۰۰۱ توانست وارد تورنمنتهای بین المللی شود. همان سالی که بعد از مدتها رایزنی پوشش اسلامی طراحی شده برای تیمهای مسلمان مورد تأیید فدراسیون جهانی قرار گرفت. همان سالی که پایان دوره ورزشی خیلی ورزشکاران بود و افسوس خوردند از اینکه چرا کمی خوششانس نبودند تا بتوانند در دوران بازیکنیشان حضور در میدانهای بینالمللی را تجربه کنند. در مقابل اما نسلی وجود داشتند که تازه وارد ۱۷- ۱۸ سالگی میشدند؛ جوان بودند و جویای نام. همین که به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدند و قرار شد به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام شوند انگار تمام دنیا را به آنها داده باشی، سراسر ذوق بودند. در همان اولین حضورشان در بین ۱۲تیم دوازدهم شدند اما نه تنها ناراحت نبودند بلکه از استارت جدیدشان خیلی هم راضی بودند. خوب میدانستند که دیرتر از سایر کشورها به این این رقابتها اضافه شدهاند و برای اینکه بتوانند خودشان را به آنها نزدیک کنند، به زمان زیادی نیاز دارند. اما امروز وقتی به ۱۰سال پیش نگاه میکنیم، میبینیم جایگاه والیبال زنان ایران آنچنان که باید تغییر نکرده است. ۱۰سال زمان کمی نیست برای یک تیم تا خود را ارتقا دهد اما در تمام این سالها رتبهای بهتر از هشتمی عاید ملیپوشان زن والیبال ایران نشده است. بهترین نتیجه این تیم به مسابقات جام باشگاههای آسیا و AVCکاپ سال۲۰۱۶ برمیگردد؛ جایی که تیم ملی ایران در مصاف با تیمهای باشگاهی سایر کشورها پنجم شد و در کاپ آسیایی هم در شرایطی که تیمهای دیگر به ملیپوشان اصلیشان استراحت داده بودند، دختران ایرانی رتبه ششمی را کسب کردند؛ اما با این نتایج میتوان گفت والیبال زنان ایران در این سالها درجا زده است؟
دختران در انتظار عزمی جدی
مشکل اصلی در این تیم اما نداشتن روحیه بود. همان چیزی که سال گذشته داشتند. پیش از اعزام بسیاری از بازیکنان معتقد بودند میتوانند تایپه را شکست دهند و نداشتن روحیه و آمادگی ذهنی لازم باعث شد این پیروزی از کف برود که اگر نمیرفت همه چیز به شکل دیگری رقم میخورد. با این وجود به هر حال این تیم در این مسابقات با ارائه عملکردی متوسط نهم شد. شاید حتی کمتر از متوسط چرا که شکست مقابل استرالیا و دادنِ یک ست به هنگ کنگ نتیجهای برای ۵سال پیش والیبال زنان ایران بود. این تیم حدود یک ماه دیگر به مسابقات انتخابی قهرمان جهان تایلند اعزام میشود. مسابقهای که صرفاً برای دختران تیم ملی جنبه کسب تجربه دارد ولی گفته میشود کادر فنی بعد از این اعزام، باز هم عوض خواهند شد. همه این رخدادهاست که باعث میشود یک بار برای همیشه دنبال پاسخ این پرسش باشیم که آیا عزمی جدی برای پیشرفت والیبال زنان وجود دارد؟ شبیه همان عزمی که برای مردان بود؟ نواب رؤسای زنان در فدراسیون والیبال که بدون شک ایجاد یک برنامهریزی هدفمند و بلندمدت را سلب میکند. ادامه این روند چیزی جز همین درجا زدنها و احتمالاً سقوطها را در پی نخواهد داشت. تنها راه نجات والیبال زنان هم در وهله نخست ایجاد یک عزم جدی از سوی مسؤولین مدیریتی برای ایجاد تغییرات است. با همان فرمولی که در بخش آقایان هم پیش رفتند و نتیجه گرفتند. قدم اول استعدادیابی و گزینش نخبههایی است که بتوانند نسلهایی طلایی را تشکیل دهند. سپس استفاده از مربیان با دانش در سطح پایه برای پرورش این بازیکنان، افزایش اعزامهای تدارکاتی برای کسب تجربه بیشتر و رسیدن به آنچه که تیمهای قدر آسیایی دارند، پویاکردن هرچه بیشتر لیگ برتر همراه با توجه و حمایت دائمی فدراسیون روی این تیم. در صورتی که این فرمول عملی شود، با توجه به افزایش اقبال عمومی و رسانهها به ورزش بانوان، میتوانیم شاهد حضور بیشتر این تیم و بازیکنان و اخبارش در رسانهها هم باشیم که خودش به نوعی دیگر میتواند به رشد والیبال زنان کمک کند. همه اینها اما منوط به همان قدم نخست است؛ ایجاد عزمی جدی برای رسیدن به آنچه که والیبال زنان ایران لیاقتش را دارد.