فرهنگستان فوتبال ـ این اتفاق میتواند زنگ خطری برای همه باشگاهها و همه بازیکنان باشد که زندگی حرفهای در جامعه امروز با شبکههای اجتماعی متعدد و رسانههای بیشمار را بشناسند.
تنها در تهران، تنها در این شهر شلوغ؛ این تیتر گزارش ایران ورزشی در صفحه ۱۰ امروز است که به اتفاقات اخیر پیرامون مهدی قائدی اشاره میکند. انگار هر مدیر تازهای به استقلال و پرسپولیس میآید، باید آن بحث کهنهای که با آمدن نیکبخت واحدی به استقلال مطرح شد را برای چندمین بار تکرار کنیم، همان پرسش قدیمی از مدیران که «ماشین میلیاردی» خود را کجا و چگونه نگهداری میکنید؟
وقتی علیرضا نیکبخت واحدی از ابومسلم به تیم بزرگ استقلال پیوست و در این تیم درخشید و ستاره شد، حواشی فراوانی پیرامون او شکل گرفت. پیادهروی شبانه او و مجاهد خضیراوی- ستارهای که در گرداب حواشی زود خاموش شد- در خیابانهای تهران و شبزندهداریهای غیرحرفهای، به یک حاشیه بزرگ برای باشگاه استقلال تبدیل شده بود. آن روزها از باشگاه استقلال انتقاد میشد که تنها خرید بازیکنان خوب و با استعداد کافی نیست بلکه نحوه پرورش و نگهداری آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است. آن روزها از مدیران استقلال میپرسیدیم که اگر برای خود یک ماشین گرانقیمت و درجه یک بخرید، آیا شب کنار خیابان رهایش میکنید؟ یا با نصب دزدگیر، خرید چادر و قراردادن آن در پارکینگ امن، چهارچشمی از پولی که هزینه کردهاید مراقبت میکنید تا مبادا آسیب ببیند.
بازیکنان، سرمایههای اصلی یک باشگاه هستند؛ بخصوص زمانی که ما بازیکن جوان و با استعدادی را کشف میکنیم که ظرفیت تبدیل شدن به ستاره را در فوتبال دارد، موضوع حساستر میشود. آن وقت باشگاه در قبال نگهداری از این بازیکن مسوولیت بیشتری هم دارد. باشگاههای ما باید بدانند که بازیکنان خود کجا و با چه شرایطی زندگی میکنند و آیا زندگی خصوصی آنها به حرفهشان آسیبی نمیزند؟ بازیکنی که تا پاسی از شب بیدار است یا زندگی غیر حرفهای دارد، بیشک نمیتواند عملکرد خوبی برای باشگاه داشته و با تمام انرژی و توان در خدمت مربی و تیمش باشد. باشگاههای بزرگ همواره در قراردادهای خود این مسائل را لحاظ میکنند و بازیکن را در تمام روز زیر نظر دارند؛ از خورد و خوراک و رژیم غذایی گرفته تا ساعتهای خارج تمرین. بازیکن باید در تمام طول روز تحت کنترل باشگاه باشد. شاید باشگاهها لحظه به لحظه بازیکن خود را تعقیب نمیکنند که کجا میرود و با چه کسی میگردد یا چه ساعتی میخوابد و آیا زندگی روبراهی دارد یا نه اما قراردادی با او امضا شده که بازیکن را موظف و مکلف به رعایت زندگی حرفهای میکند و راندمان کاری و بازده او در تمرین و مسابقه گویای سبک زندگی و حرفهایگری یک بازیکن است.
از سوی دیگر باشگاهها به شدت حامی و پشتیبان بازیکنان خود- همان سرمایههای باشگاه- هستند و اگر موضوعی از بیرون به زندگی شخصی یا فوتبالی آنها آسیبی برساند، باشگاههای حرفهای با قاطعیت به موضوع ورود کرده و از حقوق بازیکن خود دفاع میکنند. برای نمونه وقتی برای رونالدو یا مسی مشکل مالیاتی پیش میآید، باشگاه رئال یا بارسا خود را کنار نمیکشد و نمیگوید که این موضوع به باشگاه ارتباطی ندارد بلکه وکلای باشگاه به مشکل ورود کرده و تمام تلاششان را به کار میگیرند که مبادا به ستاره تیم آسیب روحی وارد شود یا بازیکن با مشکل زندان و جریمه، کارآیی خود را از دست بدهد. باشگاهها همانطور که در زمان مصدومیت خود را موظف به خدمترسانی به بازیکن میدانند، در وقوع مشکلات شخصی هم تا جایی که در توانشان باشد و قوانین اجازه دهد، پا پس نمیکشند و از بازیکن خود حمایت کامل دارند.
حاشیههای اخیری که برای مهدی قائدی ستاره جوان استقلال پیش آمده نمونهای از این مشکلات است که حمایت باشگاه استقلال را میطلبد؛ یعنی باشگاه استقلال به رغم اشتباهات قائدی، وظیفه دارد که از عامل- یا عاملان- ایجاد دردسر برای قائدی شکایت کند و تا مشخص شدن نتیجه، حامی بازیکن جوان خود باشد؛ اگرچه در فرصت مناسب قائدی هم برای اشتباهات خود باید بازخواست شود. آنچه مشخص است، یک نفر بیاخلاقی کرده و با انتشار چتهای خصوصی این بازیکن، دردسرهایی برای او، دیگر بازیکنان و باشگاه استقلال پدید آورده است. باشگاه استقلال از طریق مراجع قانونی باید پیگیر این مساله باشد.
اما حرف اصلی ما و باشگاه بزرگ استقلال؛ آیا مهدی قائدی آموزشی دیده که در استفاده از شبکههای اجتماعی باید به چه موضوعاتی اشراف داشته و مراقب چه تهدیداتی باشد؟ آیا باشگاه استقلال ارزش این بازیکن را میداند که حالا پس از درخشش در استقلال، دیگر یک بازیکن لیگ یکی نیست و با تبدیل شدن به ستاره آبیها، بخت بازی در جام جهانی و لژیونر شدن را دارد و این اتفاق میتواند سود کلانی را برای باشگاه استقلال به ارمغان بیاورد؟ اساسا هدف باشگاه استقلال از جذب یک بازیکن ۱۷-۱۸ ساله تنها بازی دادن به او، گل زدن و پیروز شدن است یا اقتصاد فوتبال هم برای مدیران استقلال اهمیت ویژه دارد؟ اگر استقلال یک باشگاه حرفهای است- که اگر نیست، باید باشد و درباره چرایی نبودن در جای خود بحثهایی لازم دارد- باید به مساله قائدی ورود کند و هرآنچه یک باشگاه بزرگ انجام میدهد را مو به مو اجرا کند، از پیگیری قانونی ماجرا تا برخورد قاطع با قائدی و بازنگری در شیوه رشد و پرورش استعدادها، همه و همه از موضوعاتی است که از باشگاه استقلال انتظار داریم. این اتفاق میتواند زنگ خطری برای همه باشگاهها و همه بازیکنان باشد که زندگی حرفهای در جامعه امروز با شبکههای اجتماعی متعدد و رسانههای بیشمار را بشناسند و متناسب با نیازهای این زمانه باشگاهداری کنند.
*منبع: ایران ورزشی