«روح چهگوارا در بدن من است.» این را دیهگو مارادونا میگوید. سی و دو سال بعد از به دنیا آمدن چهگوارا رهبر انقلابی آرژانتین،دیهگو اعجوبه فوتبال آرژانتین به دنیا آمد و جالب که در ماه اکتبر که «چه» کشته شد، زادروز این جادوگر فوتبال است. از علاقه دیهگو به «چه» نمیتوان ننوشت. وقتی روی دستش تصویری از این انقلابی خالکوبی شده است تا نشان دهد او هم طرفدار فقرا بود و همیشه از این که ثروت هنگفتی از فوتبال به دست آورده بود احساس خشنودی نداشت.اگر چه مارادونا همیشه حامی فقیران بود و یکی از دغدغههای اصلی زندگیاش،حال و روز فقرا در آرژانتین بود. در خاطرات دیهگو یکی از دوستانش میگوید او به خاطر اینکه ثروت فراوانی که به دست آورده همیشه احساس گناه میکند. او احساس می کند ریشه و طبقه اجتماعیای که به آن تعلق داشته را ترک کرده است.
از مارادونا نوشتن چندان هم برای اهالی رسانه ساده نیست چرا که او ارتباط خوبی به قول خودش با روزنامهنگاران نداشت. این عاشق سه «ک» در زندگیش کیک، کوکایین و کتک کاری بارها خبرنگاران را در جاهای مختلف مورد ضرب و شتم شدید قرار داده بود و از تندخوترین ورزشکاران آرژانتین در چند دهه اخیر بهشمار میرود. آسیا و اروپا، بارها شاهد رفتار خشونتآمیز مارادونا با خبرنگاران و حتی تماشاگران سرزمین مستطیل سبز بوده است که کمتر در روزگار کنونی از سوی سلبریتیهای دنیای فوتبال و حتی ورزش مشاهده میشود. این اعجوبه ۱۶۵ سانتیمتری که سراسر زندگیاش پر از حادثه و خبر جذاب برای پاپاراتزیها بود و هست. جذاب چون در هر جایی سرک میکشد از فوتبال تا سیاست؛این اواخر چنان به سمت عقاید چپ متمایل شد که در سال ۲۰۰۷، او با حضور در برنامه هفتگی تلویزیونی چاوز فراتر رفت و گفت: «من از هرچه از آمریکا میآید متنفرم. با تمام توان از آن متنفرم.»
میگویند روح نترس و انقلابی فرمانده سیرا ماسترای تنها، در پسرک موفرفری و تند زبانِ آرژانتینی حلول کرده است،آنجا که نترس میزند زیر میزِ بازیِ فیفا! عدهای حرفهایش را به حسابِ اعتیادش میگذاشتند اما واقعیت این است که جنجال به جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا بازمیگردد، وقتی که اعلام شد جواب دوپینگش مثبت بوده است و عدهای اعلام کردند دستهایی سیاسی به نفع آمریکا آتشبیار این معرکه بوده است؛ همانجا بود که دیهگو گفت :« پاهایم را بریدند…»
این ماجرای جادوگر محبوبِ فوتبالِ آرژانتین است که سیاست را با طعم فوتبال مخلوط کرده؛ فیفا را همیشه متهم میدانست که حق مردم فقیر آرژانتین را در فوتبال دست کم گرفته است.خودش را سرباز کشورش میدانست. آنقدر جلو رفته که خودش را از سیاستمداران محبوبتر میداند و میگوید:« من یک برتری نسبت به سیاستمداران دارم: آنها عمومی و معروف هستند و من محبوبم (سال ۱۹۹۶، کتاب دیگو گفت) مردمش میگویند دیهگو توانایی این را دارد که حتی رییسجمهور شود. میگویند در آرژانتین محبوبیتش به فرمانده گوارا تنه میزند. اگرچه مارادونا شخصاً علاقه فراوانی به چهگوارا دارد. او چهره این انقلابی بزرگ را بر روی بازوی خود خالکوبی کرده. اسطوره فوتبال جهان در اینباره میگوید: «وقتهایی هست که احساس میکنی دو آرژانتینی بزرگ در یک بدن قرار گرفتهاند.»
*منبع:روزنامه جامعه فردا